دختری که به دنیا می آید سه حالت ممکن است داشته باشد :
1- دیوانه باشد ، ( غیر انسان ) .
2- کر یا کور مادر زاد باشد ، ( نیمه انسان ) .
3- بدون نقص در حواس باشد ، ( انسان !!!) . (عمرا!!!)
منظور از خود در خود شناسی چیست ؟
خود به معانی زیر وجود دارد :
1- خود به معنی برداشتی که حمید از خودش دارد .(خودش فکر می کنه خیلی آدمه!!)
2- خود به معنی برداشتی که دیگران از حمید دارند .(یه آدم مزخرف!!!)
3- خود به معنی برداشتی که دیگران از برداشت حمید نسبت به خودش دارند.(زهی خیال باطل)
4- خود به معنی برداشتی که حمید از برداشت دیگران از حمید دارد . (پیچیده شد من قاط زدم!!)
5- خود به معنی آ ن خودی که نه حمید می شناسد و نه دیگران ولی وجود دارد .(جل الخالق!!!)
حالا ما دونه دونه این موارد و توضیح میدهیم :
مورد ۱ :حمید خودش فکر می کنه خیلی آدمه!!اعتماد به نفس خفن!!! فکر می کنه خیلی با مزست !! احساس می کنه خیلی خوش تیپه!! صداش چقدر خوبه!! با عینک آفتابی عکس میگیره ( وای من چقدر خوشگلم!!)دو تا خط شعر بی معنی و مفهوم با قافیه جور می کنه !! (بابا شاعر!!)و.... ( که بقیشو نگم بهتره!!!)
مورد ۲:حالا منی که دارم به این آدم (آدم که چه عرض کنم...!!!) نیگا می کنم !! اولا که خیلی بهش می خندم !!! !!!بعدشم از اینکه واسه وبلاگم سوژه پیدا کردم کلی خوشحال میشم!!
مورد۳:آخی طفلکی !! بذار به روش نیاریم !! بره با خودش حال کنه!!
مورد۴: چقدر همه منو دوست دارن !!! من چقدر آدمه باحالیم!!! چقدر تحویلم میگیرن!!
مورد۵:ها!!!(قلمراد!!)
انگیزه خودشناسی چیست ؟ جواب : تضاد
تضاد درون و بیرون یک شخص ، تضاد بین آنچه که شخص به آنها اعتقاد و
باور دارد با آنچه که در واقع در بیرون ( محیط خارج ) وجود دارد . (این یعنی حمیدی که خودش می شناسه با حمیدی که ما میبینیم و به روش نمی یاریم فرق فولکوله!!!)
تضاد دانسته ها با واقعیات موجود در همه انسان ها وجود دارد و تفاوت در میزان
و زمان آگهی از این تضاد است . ( یعنی واسه بعضی ها این اعتماد بنفسه زیاده واسه بعضی ها نرمال!!!)(تحقیقات نشون میده واسه دخترا نرمال واسه پسرا یه خورده زیاد از حد!!)
عامل آگاهی از تضاد چیست ؟ تغییر
تغییر به سه شکل ممکن است اتفاق بیفتد :
1- حرکت ، جابجایی و تغییرات مکانی مشخص .(یه تکون خودتو بده !! )(به حالت بندری!! تاثیرش بیشتره!!)
2- تغییرات جهت عقاید اجتماعی .(یعنی میفهمی چه خری هستی!!!)
3- تغییرات شدت عقاید اجتماعی .(اینم همون بالاییه!!!)
جلسه پیش رسیدیم به تغییرات و روش های مختلفش!!!!!
الان یه حضور غیاب می کنیم و میریم ادامه مطلب!!!!!
حمید حاضره!!!!؟؟؟؟
خوب!!!!
میزان خلاقیت فردی که در مسیر خودشناسی است به عامل :
1- سرعت تغییرات بستگی دارد!!!!!(یعنی سرعت همون حرکته!!!تکونه که بت گفتم!!!!یعنی بلرزوون!!!!)
خوب یکم تمرین می کنیم !!!!
حمید بیا وسط!!!!!!
حمید باید برقصه حمید باید برقصه!!!!!
شما هم بیکار نشینین !!!!!!
دست دست!!!!!
شخص پس از اینکه تصمیم گرفت در مسیر خود شناسی از نوع تلاش خستگی
ناپذیر !!!برای رسیدن به جوهر و اصل خود گام بردارد(قر بدهد!!!) باید مراحل ابتدایی زیر را
به ترتیب انجام دهد :
1- احساس کند که هست ( حس ابتدایی حیات ) .(میدونم سخته و غیر ممکن!!!ولی وجود خودتو احساس کن بی وجود!!!)
۲-کاملا بی سواد شود و هیچ نداند « نام را باز ستانیم از ابراز پشه ازتابستان»(خوب این مورد زیاد سخت نیست!!!کلا همه پسرا بی سواد ...!!! )
۳-سوال کردن « در فلق بود که پرسید سوار »
مثلا در مورد پاها بدون اینکه نامی ار آنها ببرد یا در ذهنش بیاید بگوید : اینها چیست که
من روی آنها سوارم ؟ (حالا ما گفتیم پسر جماعت اسگلن ولی نه در این حد دیگه!!! پاهاشو که دیگه میشناسه!!!)
۳-تعجب کردن و شگفت زده شدن از آنچه که می بیند .(یعنی هر چی که میبینی!!چشات و گرد کن و دهنتو وا کن و سرتو ۳۶۰ درجه بچرخون!!!به این حالت===>)
خود شناسی برای ما نان نمی شود ولی به ما می فهماند که : باید نان داشت !!(خودشناسی زحمت میکشد!! ما خودمون میدونیم!! اگه نون توش نیست !!! کلاس و تعطیل کنیم!!!)
خود شناسی جلوی مرگ را نمی گیرد ولی به ما می فهماند که : ما تا زمانی که زنده ایم
هرگز نمی میریم !!(خودشناسی چشم بسته غیب میگوید!!!!)
خوب بسه دیگه !!!!!
به اندازه کافی خودتو شناختی!!!
نظرات شما عزیزان: